آه سحر
نوشته شده توسط : سید امیر احمد رضوی

 



يك شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت
داد خود را ز آن مه بيدادگر خواهم گرفت
چشم گريان را به طوفان بلا خواهم سپرد
نوك مژگان را به خوناب جگر خواهم گرفت
نعره‏ها خواهم زد و در بحر و بر خواهم فتاد
شعله‏ها خواهم شد و در خشك و تر خواهم گرفت
انتقامم را ز زلفش مو به مو خواهم كشيد
آرزويم را ز لعلش سر به سر خواهم گرفت
يا به زندان فراقش بى‏نشان خواهم شدن
يا گريبان وصالش بى‏خبر خواهم گرفت
يا بهار عمر من رو بر خزان خواهد نهاد
يا نهال قامت او را به بر خواهم گرفت
يا به حاجت در برش دست طلب خواهم گشاد
يا به حجت از درش راه سفر خواهم گرفت
گر نخواهد داد من امروز داد آن شاه حسن
دامنش فردا به نزد دادگر خواهم گرفت
بر سرم قاتل اگر بار دگر خواهد گذشت
زندگى را با دم تيغش ز سر خواهم گرفت
باز اگر بر منظرش روزى نظر خواهم فكند
كام چندين ساله را از يك نظر خواهم گرفت
يا سر و پاى مرا در خاك و خون خواهد كشيد
يا بر و دوش ورا در سيم و زر خواهم گرفت
گر فروغى ماهِ من برقع ز رو خواهد فگند
صد هزاران عيب بر شمس و قمر خواهم گرفت

 

 

                              (فروغی بسطامی)





:: بازدید از این مطلب : 122
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 18 بهمن 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

/weblog/file/img/m.jpg
مهدي در تاریخ : 1390/11/18/2 - - گفته است :
سلام مايل به تبادل لينك هستي اگه مايل منو با نام :ساخت زيباترين بنر ها لينك كن
وبگو تو رو هم با چه نامي لينك كنم

http://banr.loxblog.com/


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: